1- غير از طرفداران تراكتور سازي و برخي مسولان حكومتي، پارتنر دلنشين ِ ما هم دل خوشي از فردوسي پور ندارد. توي آن چند روزي كه منزلش مهمان بوديم، يكيش دوشنبه شبي بود كه 90 داشت كه ما مي خواستيم نگاه كنيم و پارتنر دلنشين ما مي خواست سرمان به او گرم باشد. عادل جان راضي باش، او هم آنشب به تو خيلي فحش داد.
2- آخرش نفهميديم چي به چي شد؟ بالاخره كروبي دولت بعد از نهم را به رسميت مي شناسد يا نه؟ اگر در انتخابات تقلب شده كه پس رييس جمهور قانوني نيست مملكت ا.ن نيست، حالا حكمش توسط هر كسي تنفيذ شده باشد! ديگر اينكه تو تقلب كردي ولي ما به تو آوانس مي دهيم چه صيغه ايست؟
3- نگاه كردن از بالا چه لذتي دارد! اينكه به عنوان ناظر سوم شاهد چند رابطه ي خرد و كلان باشي. از هر دو طرف خبر داشته باشي ، از رازها و چند و چونها، از دروغها و راستها. ديدن آدمهايي كه حقيقت جلوي چشمشان است اما نمي بينند و روياهاشان را روي دروغ بنا كرده اند. حتي گفتن حقيقت به آنها حماقت است. اگر قرار بود حقيقت را ببينند و بفهمند كه جلوي چشمشان است، حرف تو را باور نمي كنند و فقط تو مي شوي آدم ِ بد قصه و خراب كننده روياهاي دلنشينشان. مي داني! بعضي وقتها بايد گذاشت پديده و اتفاقها سير طبيعي خودشان را طي كنند، حتي اگر پايانشان تباهي باشد، يا از دست دادن بهترين سالهاي زندگي يا از دست دادن فرصتهايي طلايي و بي برگشت.
4- اينكه چند پيراهن بيشتر پاره كردي شايد چندان مهم نباشد، مهمتر اين است كه به پاره شدن چند پيراهن با دقت نگاه كرده اي!!!
۱۳۸۸ بهمن ۷, چهارشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
با قسمت 4 حال کردم !
پاسخحذفسلام
پاسخحذفواقعا راست می گی من یه جا خوندم گناه خودارضایی از زنا بیشتر و پیامبر گفتن با همچین آدمی نباید هم سفره شد
به منم سر بزن
اینم آدرس من:
http://mahraz-2010.blogsky.com/