1- فكر مي كنم يك روزي كه كمتر كسي حاضر بشود جلوي دوربين تلوزيون جمهوري اسلامي بايستد و از روي نوشته اي كه دست همكار پفيوز گزارشگر، بغل دوبين نگه داشته شده حرف بزند، ما خيلي خيلي جلو رفته ايم.
2- فكر مي كنم يك روزي كه وقتي به كسي مي گويي بكارت هيچ ربطي به نجابت ندارد و زن ملك مرد نيست كه محض هوس تو دست نخورده باشد و خودش را از يكي از بزرگترين لذتهاي بشر محروم كند و بايد از زماني كه احساس نياز كرد بتواند به نيازهاي جنسي خودش پاسخ بدهد، به تو جواب ندهد كه تو خودت حاضري خواهرت برود به 100 نفر بدهد و يا اينكه تو خودت حاضري با دختري كه زير 100 نفر خوابيده ازدواج كني، ما خيلي خيلي جلو رفته ايم. (پاراگراف تخمي و سختي است، متاسفم)
3- فكر مي كنم يك روزي كه بپذيريم توهين به عقايد هم بدون توسل به خشونت خيلي هم مجاز و كول است و من حق دارم و تو حق داري وقتي عقايد يكيمان خيلي مسخره و سيكيم خياري مي شود هر هر به او بخنديم و او را ابله خطاب كنيم بدون اينكه دعوايمان بشود و او به مقدساتش توهين بشود كه بخواهد سر ديگري را بگذارد لب باغچه و ببرد، خيلي خيلي جلو رفته ايم.
4- فكر مي كنم يك روزي كه بفهمم سخت خوابيدن و سخت بيدار شدن ما ناشي از تنبلي مادرزادي است و عكس العملي است در مقابل تغيير وضعيت موجود يا اينكه يك چيزي يك جاي كار مي لنگد كه ما شبهايي كه فوتبال يا 90 يا بسكتبال يا هر چرند ديگري كه نياز به فكر كردن نداشته باشد و بشود جلويش دراز كشيد و خيره شد (حتي اگر تا هيچ وقت تا آخرش هم نرسي و خوابت ببرد) نداشته باشد عذا مي گيريم كه چطور بخوابيم حالا، خيلي خيلي جلو رفته ام خودم!
5- فكر مي كنم يك روزي كه خودم بتوانم بعد از 10 دقيقه يك پاراگراف از اين نوشته ها را بخوانم و تركيب بندي جمله ها را گم نكنم، آن وقت حتمن روز خوبي خواهد بود.
2- فكر مي كنم يك روزي كه وقتي به كسي مي گويي بكارت هيچ ربطي به نجابت ندارد و زن ملك مرد نيست كه محض هوس تو دست نخورده باشد و خودش را از يكي از بزرگترين لذتهاي بشر محروم كند و بايد از زماني كه احساس نياز كرد بتواند به نيازهاي جنسي خودش پاسخ بدهد، به تو جواب ندهد كه تو خودت حاضري خواهرت برود به 100 نفر بدهد و يا اينكه تو خودت حاضري با دختري كه زير 100 نفر خوابيده ازدواج كني، ما خيلي خيلي جلو رفته ايم. (پاراگراف تخمي و سختي است، متاسفم)
3- فكر مي كنم يك روزي كه بپذيريم توهين به عقايد هم بدون توسل به خشونت خيلي هم مجاز و كول است و من حق دارم و تو حق داري وقتي عقايد يكيمان خيلي مسخره و سيكيم خياري مي شود هر هر به او بخنديم و او را ابله خطاب كنيم بدون اينكه دعوايمان بشود و او به مقدساتش توهين بشود كه بخواهد سر ديگري را بگذارد لب باغچه و ببرد، خيلي خيلي جلو رفته ايم.
4- فكر مي كنم يك روزي كه بفهمم سخت خوابيدن و سخت بيدار شدن ما ناشي از تنبلي مادرزادي است و عكس العملي است در مقابل تغيير وضعيت موجود يا اينكه يك چيزي يك جاي كار مي لنگد كه ما شبهايي كه فوتبال يا 90 يا بسكتبال يا هر چرند ديگري كه نياز به فكر كردن نداشته باشد و بشود جلويش دراز كشيد و خيره شد (حتي اگر تا هيچ وقت تا آخرش هم نرسي و خوابت ببرد) نداشته باشد عذا مي گيريم كه چطور بخوابيم حالا، خيلي خيلي جلو رفته ام خودم!
5- فكر مي كنم يك روزي كه خودم بتوانم بعد از 10 دقيقه يك پاراگراف از اين نوشته ها را بخوانم و تركيب بندي جمله ها را گم نكنم، آن وقت حتمن روز خوبي خواهد بود.