۱۳۸۹ مرداد ۲۵, دوشنبه

ماركسيسم

و اين جبر تاريخ است. اين قضايا و اين اتفاقات و كشتارها و اين احمق فرض كردنها و اين وقاحتهايي كه از حكومتمان مي بينيم، دقيقن مخصوص برهه اي از تاريخ است كه ما در آن هستيم!
فرانسوي ها هم قبل از انقلاباتشان آنها را تجربه كرده بودند. با انها مثل احمقها رفتار شده بود. كشته شده بودند. از حقوقشان محروم شده بودند. زنداني شده بودند. آنها صدها سال پيش به اين برهه رسيدند و ما امروز رسيديم. و اين جبر تاريخ است.

مي داني رفيق، ما دقيقن در زماني هستيم، در سطحي از فهم حقوق شهروندي هستيم، كه بايد اينطور مي شد. ما بايد پارسال به خيابانها مي رفتيم، بايد كتك مي خورديم، بايد كشته مي داديم، بايد خيلي هايمان بي دليل زنداني ميشديم. و بايد سرخورده ميشديم، بايد سركوب مي شديم. بايد امسال 16 نفر از بين خودمان اعتصاب غذا مي كردند و بايد ما هيچ كاري در حمايت از آنها نمي كرديم. بايد كيوان صميمي 62 ساله 20 روز لب به غذا نزند و ما فقط گاه گاهي مطلبي بنويسيم كه آي و داد و آخ ... كه فلاني گرسنه است، اما عملن هيچ كاري نكنيم. ما در مرحله اي از تاريخ بلوغ اجتماعي عستيم كه بايد بنزين را جيره بندي كنند صدايمان در نيايد، بايد نماينده مجلسمان بگويد آب و برق هم جيره بندي شود و ما صدايمان در نيايد. بايد گرسنه باشيم و صدايمان در نيايد. بايد روز به روز فقيرتر شويم و صدايمان در نيايد، چراكه اين چيزهايي است كه بايد تجربه كنيم، بايد از سر بگذرانيم، اشتباه نكن، نمي گويم سرنوشت ما اين است، مي گويم اين جبر تاريخ است، اينها اتفاقاتي است كه براي مردمي با ميزان عملگرايي و در اين ميزان شعور اجتماعي مي افتد. و ما هم بايد اينها را رد كنيم، بعد از ما، خواهند نوشت كه ايرانيان دهه 80 مردمي بودند كه شروع كردند به فهميدن اينكه انسانند و جامعه مهم است و حقي دارند، خواهند نوشت كه ايرانيان دهه 80 رنج هاي بسياري را تحمل كردند كه باعثش خودشان بودند و برآيند منطقي اعمالشان بود و شناسه ي مشخص دوره ي تاريخي بود كه در آن زندگي مي كردند.

پ.ن: مردمي كه لياقت شاپور بختيار را نداشته بشند، احمدي نژاد آينده ي محتومشان است.

۴ نظر:

  1. رفیق درست نوشتی
    هر کس به اندازه ظرفیت خودش از دنیا بهره می بره مردمی با این حد شعور هم به اندازه خودشان
    حقا که زدی تو خال
    پ.ن هم چسبید

    پاسخحذف
  2. درسته.
    حماقت اپیدمی شده بود 30 سال پیش.حماقت و خیلی چیزای دیگه!
    تازه داریم خوب می شیم،کم کم...بعد از 30 سال با تب و درد سر کردن...

    پاسخحذف
  3. اولش دلم لرزید اما آخرش
    آخرشو بگو
    به عمر ما ... خورده ای ساله ها قد می ده که ببینیم؟
    پ ن رو واقعا می فهمم

    پاسخحذف