1- در كشورهاي متمدن پايان جنگهاي خونين و سخت را جشن مي گيرند، در دنياهاي پايينتر آغاز جنگهاي خانمان سوز را گرامي مي دارند.
2- در كشورهاي متمدن شما درخيابان پليس مسلح نمي بينيد، سرتان را كه بلند مي كنيد افسري با باتوم و لباس هاي انتظامي جلوي رويتان نيست، اما همينكه شما يا هر كسي خلافي بكند ناگهان 1000 پليس بر سر شما يا او مي ريزند. در دنياهاي پايينتر شما سر كوچه تان، دم در خانه تان، در تمام خيابانهاي شهر، در ميدانهاي اصلي شهر و كلن همه جا پليس مي بينيد، آنهم نه پليس معمولي، پليسهاي ضد شورش با باتوم و لباسهاي پلنگي و كلاه هاي كج و قيافه هاي ترسناك، اما وقتي مردي با مسلسل خانواده اش و همسايه اش را به رگبار مي بندد، 40 دقيقه طول مي كشد تا پليس به محل برسد، آنهم بعد از چند بار تماس با پليس.
پ.ن. : آن خبرنگار عراقي كه به صورت جرج بوش كفش پرتاب كرده بود گويا آزاد شد. 1 سال هم زندان نبود فكر كنم!!! داشتم فكر مي كردم اگر در ايران كسي به صورت احمدي نژاد كفش پرت كند، چه اتفاقي براي خودش و خانواده اش و گربه هاي كوچه شان و درختهاي محله شان و معلم هاي مهد كودكش و ... خواهد افتاد.
۱۳۸۸ مهر ۵, یکشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
سلام آقای امید..
پاسخحذفاتفاقی گذرم به وبلاگ شما افتاد و کل صفحه تون رو خوندم..
راستش خیلی جذب وبلاگتون شدم..
از آدمهای با جربزه و جرأت خوشم میاد..
حرفهاتون یه جورایی حرف دل من هم بود، اما من جربزه و جرأت شما رو ندارم که اینقدر صریح حرفم رو بزنم..
آفلاین دارم واسه تون کامنت مینویسم.. صفحه تون رو هم سیو کردم که آدرستون یادم نره.. اما الان باز نیست..
واسه همین هر چی از نوشته هاتون یادمه در موردش حرف میزنم(البته ببخشید که بی اجازه دارم حرف میزنم ها)