۱۳۸۹ بهمن ۱۶, شنبه

سلام بچه هاي توي خونه

1- دوستي توي گوگل ريدر ايراني ها را بر حسب عكس العملشان درمورد تحولات مصر به 4 دسته ي خاك بر سرها (از انواع مختلف) تقسيم كرده بود. بگذار تكليف را روشن كنم، من از دسته ي چهارمم! يعني دسته ي خاك بر سر ما! اما نه به خاطر اينكه ما ريديم با اين جنبش كردنمان، نه به خاطر اينكه اگر ما شب در خيابان مانده بوديم اله شده بود و بله شده بود، نه به خاطر اينكه موسوي هي بيانيه پشت بيانيه صادر كرد و ... بلكه فقط به  اين دليل كه حافظه ي تاريخي ما ايرانيها در حد ماهي قرمز توي تنگ شب عيد هم نيست! احساس خشم ما در حد دعواي اصفهاني هاست " من اينور جو تو اون ور جو فش بده فش بستون"! به اين دليل كه ما ايرانيهايي كه وقتي پسر 14 ساله در يك دعوا با چاقو پسر 14 ساله ي ديگري را مي كشد حس انتقام و تقاص و سزاي عملمان گل مي كند و تا خشتك قاتل را جر ندهيم ولكن نيستيم! اما همين ما، در مقابل قتلها و شكنجه ها و بي حرمتيها زود خاموش مي شويم. خيلي زود.

ما ملت محافظه كاري هستيم، به قول دوستي: محافظه كار همان ترسوست؟

2- مي گويند خشونت در حد تيم ملي بود، كجا دولت مصر اين خشونت را به خرج داد! من مي گويم وقتي عراق به ايران حمله كرد، اگر جوانها مي گفتند خشونت در حد تيم ملي است، تانك دارند، تفنگ دارند، مي زنند، مي كشند؛ و به همين بهانه نشسته بودند توي خانه هاشان، چه ميشد، مي گويند عراق ميخواست كشورمان را تصاحب كند فرق داشت، مي گويم چطور شد خاك ارزشمند تر از حقوق اوليه ي انساني و احترام به شعور انسان و حقوق اوليه اش شد؟!؟!؟ حمله به بنيادهاي فكري ما، شستشوي مغزي كودكان، آينده ي سياه و پر خفقان خودمان مهمتر شد از خاك؟ خاكي كه نصف بيشترش قبلن رفته! و خداييش قسمتهاي جدا شده اوضاع بهتري دارند بينواها!

3- تحليل كس شعري است، خودم ميدانم!

4- ما ايرانيها كلن به فيزيك قضيه بيشتر اهميت ميدهيم تا شيمي اش! كسي توي گوش شعورمان بزند از كنارش رد مي شويم، اما اگر كسي توي گوشمان بزند كون پدرش را پاره مي كنيم. همسرمان دوستمان نداشته باشد و هر شب با فكر ديگري يا حتي تنفر از ما با ما بخوابد تخممان هم نيست، اما اگر يك شب با يكي ديگر بخوايد شكمش سفره مي شود. زني اگر بگويد شوهرم حقوق انساني مرا از من گرفته، حق تحصيل، حق كار، حق انسان بودن را گرفته نصيحتش مي كنيم كه بنشين سر زندگيت، اما اگر بگويد شوهرم راست نمي كند مي گوييم ديوانه اي!؟ برو طلاقت را بگير.

منظورم اين نيست كه در موارد دوم بيخيال قضيه شويم، مي گويم موارد اول را هم كمي نگاه كنيم، فقط، كمي ...

۲ نظر:

  1. اينها که گفتي عين واقعيته. منتها درد را گفتي. درمانش را نه. حق هم داري. من هم درمانش را نمي دانم. گويا هميشه تاريخ همينجوري بوده ايم! گروه درماني جواب مي دهد. تنهايي برويم پيش روانپزشک راه به جايي نخواهد برد. همه 75 ميليونمان بايد با هم برويم دکتر.

    پاسخحذف